-
فصل 18
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:27
1 چون عیسی این را گفت، با شاگردانخود به آن طرف وادی قِدْرون رفت و در آنجا باغی بود که با شاگردان خود به آن در آمد. 2 و یهودا که تسلیم کننده وی بود، آن موضع را میدانست، چونکه عیسی در آنجا با شاگردان خود بارها انجمن مینمود. 3 پس یهودا لشکریان و خادمان از نزد رؤسای کَهَنَه و فریسیان برداشته، با چراغها و مشعلها و اسلحه...
-
فصل 17
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:26
1 عیسی چون این را گفت، چشمان خود را به طرف آسمان بلند کرده، گفت، ای پدر ساعت رسیده است. پسر خود را جلال بده تا پسرت نیز تو را جلال دهد. 2 همچنان که او را بر هر بشری قدرت دادهای تا هر چه بدو دادهای به آنها حیات جاودانی بخشد. 3 و حیات جاودانی این است که تو را خدای واحِد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند. 4 من بر...
-
فصل 16
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:24
1 این را به شما گفتم تا لغزش نخورید 2 شما را از کنایس بیرون خواهند نمود؛ بلکه ساعتی میآید که هر که شما را بکُشد، گمان بَرَد که خدا را خدمت میکند. 3 و این کارها را با شما خواهند کرد، بجهت آنکه نه پدر را شناختهاند و نه مرا. 4 لیکن این را به شما گفتم تا وقتی که ساعت آید بهخاطر آورید که من به شما گفتم. و این را از اوّل...
-
فصل 15
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:22
1 من تاک حقیقی هستم و پدر من باغبان است. 2 هر شاخهای در من که میوه نیاورد، آن را دور میسازد و هر چه میوه آرد آن را پاک میکند تا بیشتر میوه آورد. 3 الحال شما بهسبب کلامی که به شما گفتهام پاک هستید. 4 در من بمانید و من در شما. همچنانکه شاخه از خود نمیتواند میوه آورد اگر در تاک نماند، همچنین شما نیز اگر در من...
-
فصل 14
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:20
1 دل شما مضطرب نشود! به خدا ایمانآورید به من نیز ایمان آورید. 2 در خانهٔ پدر من منزل بسیار است والاّ به شما میگفتم. میروم تا برای شما مکانی حاضر کنم، 3 و اگر بروم و از برای شما مکانی حاضر کنم، بازمیآیم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا جایی که من میباشم شما نیز باشید. 4 و جایی که من میروم میدانید و راه را...
-
فصل 13
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:18
1 و قبل از عید فِصَح، چون عیسی دانستکه ساعت او رسیده است تا از این جهان به جانب پدر برود، خاصّان خود را که در این جهان محبّت مینمود، ایشان را تا به آخر محبّت نمود. 2 و چون شام میخوردند و ابلیس پیش از آن در دل یهودا پسر شمعون اسخریوطی نهاده بود که او را تسلیم کند، 3 عیسی با اینکه میدانست که پدرْ همهچیز را به دست او...
-
فصل 12
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:16
1 پس شش روز قبل از عید فِصَح، عیسیبه بیت عَنْیا آمد، جایی که ایلعازر مرده را از مردگان برخیزانیده بود. 2 و برای او در آنجا شام حاضر کردند و مرتا خدمت میکرد و ایلعازر یکی از مجلسیان با او بود. 3 آنگاه مریم رطلی از عطرِ سنبلِ خالصِ گرانبها گرفته، پایهای عیسی را تدهین کرد و پایهای او را از مویهای خود خشکانید، چنانکه...
-
فصل 11
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:14
1 و شخصی ایلعازر نام، بیمار بود، از اهلبیت عَنْیَا که دهِ مریم و خواهرش مرتا بود. 2 و مریم آن است که خداوند را به عطر، تدهین ساخت و پایهای او را به موی خود خشکانید که برادرش ایلعازر بیمار بود. 3 پس خواهرانش نزد او فرستاده، گفتند، ای آقا، اینک، آن که او را دوست میداری مریض است. 4 چون عیسی این را شنید گفت، این مرض تا...
-
فصل 10
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:12
1 آمین آمین به شما میگویم هر که از در به آغل گوسفند داخل نشود، بلکه از راه دیگر بالا رود، او دزد و راهزن است. 2 و امّا آنکه از در داخل شود، شبان گوسفندان است. 3 دربان بجهت او میگشاید و گوسفندان آواز او را میشنوند و گوسفندان خود را نام بنام میخواند و ایشان را بیرون میبرد. 4 و وقتی که گوسفندان خود را بیرون بَرَد،...
-
فصل 9
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:10
1 و وقتی که میرفت، کوری مادرزاد دید. 2 و شاگردانش از او سؤال کرده، گفتند، ای استاد، گناه کِه کرد، این شخص یا والدین او که کور زاییده شد؟ 3 عیسی جواب داد که گناه نه این شخص کرد و نه پدر و مادرش، بلکه تا اعمال خدا در وی ظاهر شود. 4 مادامی که روز است، مرا باید به کارهای فرستنده خود مشغول باشم. شب میآید که در آن هیچکس...
-
فصل 8
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:07
1 امّا عیسی به کوه زیتون رفت. 2 و بامدادانباز به هیکل آمد و چون جمیع قوم نزد او آمدند نشسته، ایشان را تعلیم میداد. 3 که ناگاه کاتبان و فریسیان زنی را که در زنا گرفته شده بود، پیش او آوردند و او را در میان برپا داشته، 4 بدو گفتند، ای استاد، این زن در عین عمل زنا گرفته شد؛ 5 و موسی در تورات به ما حکم کرده است که چنین...
-
فصل 7
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:04
1 و بعد از آن عیسی در جلیل میگشت زیرا نمیخواست در یهودیّه راه رود چونکه یهودیان قصد قتل او میداشتند. 2 و عید یهود که عید خیمهها باشد نزدیک بود. 3 پس برادرانش بدو گفتند، از اینجا روانه شده، به یهودیّه برو تا شاگردانت نیز آن اعمالی را که تو میکنی ببینند، 4 زیرا هر که میخواهد آشکار شود، در پنهانی کار نمیکند. پس...
-
فصل 6
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:01
1 و بعد از آن عیسی به آن طرف دریای جلیلکه دریای طبریّه باشد، رفت. 2 و جمعی کثیر از عقب او آمدند زیرا آن معجزاتی را که به مریضان مینمود، میدیدند. 3 آنگاه عیسی به کوهی برآمده، با شاگردان خود در آنجا بنشست. 4 و فِصَح که عید یهود باشد، نزدیک بود. 5 پس عیسی چشمان خود را بالا انداخته، دید که جمعی کثیر به طرف او میآیند....
-
فصل 5
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:01
1 و بعد از آن یهود را عیدی بود و عیسی به اورشلیم آمد. 2 و در اورشلیم نزد بابالضّان حوضی است که آن را به عبرانی بیتحسدا میگویند که پنج رواق دارد. 3 و در آنجا جمعی کثیر از مریضان و کوران و لنگان و شلان خوابیده، منتظر حرکت آب میبودند. 4 زیرا که فرشتهای از جانب خداوند گاه بر آن حوض نازل میشد و آب را به حرکت میآورد؛...
-
فصل 4
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 16:00
1 و چون خداوند دانست که فریسیان مطّلع شدهاند که عیسی بیشتر از یحیی شاگرد پیدا کرده، تعمید میدهد، 2 با اینکه خود عیسی تعمید نمیداد بلکه شاگردانش، 3 یهودیّه را گذارده، باز به جانب جلیل رفت. 4 و لازم بود که از سامره عبور کند 5 پس به شهری از سامره که سوخار نام داشت، نزدیک به آن موضعی که یعقوب به پسر خود یوسف داده بود...
-
فصل 3
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:59
1 و شخصی از فریسیان نیقودیموس نام از رؤسای یهود بود. 2 او در شب نزد عیسی آمده، به وی گفت، ای استاد میدانیم که تو معلّم هستی که از جانب خدا آمدهای زیرا هیچ کس نمیتواند معجزاتی را که تو مینمایی بنماید، جز اینکه خدا با وی باشد. 3 عیسی در جواب او گفت، آمین آمین به تو میگویم اگر کسی از سرِ نو مولود نشود، ملکوت خدا را...
-
فصل 2
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:58
1 و در روز سوم، در قانای جلیل عروسی بود و مادر عیسی در آنجا بود. 2 و عیسی و شاگردانش را نیز به عروسی دعوت کردند. 3 و چون شراب تمام شد، مادر عیسی بدو گفت، شراب ندارند. 4 عیسی به وی گفت، ای زن مرا با تو چه کار است؟ ساعت من هنوز نرسیده است. 5 مادرش به نوکران گفت، هر چه به شما گوید بکنید. 6 و در آنجا شش قدح سنگی برحسب...
-
فصل 1-انجیل یوحنا
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:56
1 در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود. 2 همان در ابتدا نزد خدا بود. 3 همهچیز بهواسطهٔ او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت. 4 در او حیات بود و حیات نور انسان بود. 5 و نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی آن را درنیافت. 6 شخصی از جانب خدا فرستاده شد که اسمش یحیی بود؛ 7 او برای شهادت آمد...
-
فصل 1-فصل 2-انجیل متی
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:46
1 کتاب نسب نامه عیسی مسیح بن داود بن ابراهیم، 2 ابراهیم اسحاق را آورد و اسحاق یعقوب را آورد و یعقوب یهودا و برادران او را آورد. 3 و یهودا، فارَص و زارَح را از تامار آورد و فارَص، حَصْرون را آورد و حَصْرون، اَرام را آورد. 4 و اَرام، عَمِّیناداب را آورد و عَمّیناداب، نَحشون را آورد و نَحْشون، شَلْمون را آورد. 5 و...
-
فصل 3-فصل 4-فصل 5
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:42
1 و در آن ایّام، یحیی تعمیددهنده در بیابان یهودیّه ظاهر شد و موعظه کرده، میگفت، 2 توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان نزدیک است. 3 زیرا همین است آنکه اشعیای نبی از او خبر داده، میگوید، صدای ندا کنندهای در بیابان که راه خداوند را مهیّا سازید و طُرُق او را راست نمایید. 4 و این یحیی لباس از پشم شتر میداشت و کمربند چرمی بر...
-
فصل 6
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:38
1 زنهار عدالت خود را پیش مردم بجا میاورید تا شما را ببینند، و الاّ نزد پدر خود که در آسمان است، اجری ندارید. 2 پس چون صدقه دهی، پیش خود کَرِّنا منواز چنانکه ریاکاران در کنایس و بازارها میکنند، تا نزد مردم اکرام یابند. هرآینه به شما میگویم اجر خود را یافتهاند. 3 بلکه تو چون صدقه دهی، دست چپ تو از آنچه دست راستت...
-
فصل 7
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:34
1 حکم مکنید تا بر شما حکم نشود. 2 زیرا بدان طریقی که حکم کنید بر شما نیز حکم خواهد شد و بدان پیمانهای که پیمایید برای شما خواهند پیمود. 3 و چون است که خس را در چشم برادر خود میبینی و چوبی را که در چشم خود داری نمییابی؟ 4 یا چگونه به برادر خود میگویی، اجازت ده تا خس را از چشمت بیرون کنم، و اینک، چوب در چشم تو است؟ 5...
-
فصل 8
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:28
1 و چون او از کوه به زیر آمد، گروهی بسیار از عقب او روانه شدند. 2 که ناگاه ابرصی آمد و او را پرستش نموده، گفت، ای خداوند اگر بخواهی، میتوانی مرا طاهر سازی. 3 عیسی دست آورده، او را لمس نمود و گفت، میخواهم؛ طاهر شو! که فوراً برص او طاهر گشت. 4 عیسی بدو گفت، زنهار کسی را اطّلاع ندهی بلکه رفته، خود را به کاهن بنما و آن...
-
فصل 9
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:17
1 پس به کشتی سوار شده، عبور کرد و به شهر خویش آمد. 2 ناگاه مفلوجی را بر بستر خوابانیده، نزد وی آوردند. چون عیسی ایمان ایشان را دید، مفلوج را گفت، ای فرزند، خاطر جمع دار که گناهانت آمرزیده شد. 3 آنگاه بعضی از کاتبان با خود گفتند، اینشخص کفر میگوید. 4 عیسی خیالات ایشان را درک نموده، گفت، از بهر چه خیالات فاسد بهخاطر...
-
فصل 10
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:14
1 و دوازده شاگرد خود را طلبیده، ایشانرا بر ارواح پلید قدرت داد که آنها را بیرون کنند و هر بیماری و رنجی را شفا دهند. 2 و نامهای دوازده رسول این است، اوّل شمعون معروف به پطرس و برادرش اندریاس؛ یعقوببن زِبِدی و برادرش یوحنّا؛ 3 فِیلپُّس و برتولما؛ توما و متّای باجگیر؛ یعقوب بن حلفی و لبی معروف به تدّی؛ 4 شمعون قانوی و...
-
فصل 11
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:10
1 و چون عیسی این وصیّت را با دوازدهشاگرد خود به اتمام رسانید، از آنجا روانه شد تا در شهرهای ایشان تعلیم دهد و موعظه نماید. 2 و چون یحیی در زندان، اعمال مسیح را شنید، دو نفر از شاگردان خود را فرستاده، 3 بدوگفت، آیا آن آینده تویی یا منتظر دیگری باشیم؟ 4 عیسی در جواب ایشان گفت، بروید و یحیی را از آنچه شنیده و دیدهاید،...
-
فصل 12
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:06
1 در آن زمان، عیسی در روز سَبَّت از میان کشتزارها میگذشت و شاگردانش چون گرسنه بودند، به چیدن و خوردن خوشهها آغاز کردند. 2 امّا فریسیان چون این را دیدند، بدو گفتند، اینک، شاگردان تو عملی میکنند که کردن آن در سَبَّت جایز نیست. 3 ایشان را گفت، مگر نخواندهاید آنچه داود و رفیقانش کردند، وقتی که گرسنه بودند؟ 4 چه طور به...
-
فصل 13
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:04
فصل 13 1 و در همان روز، عیسی از خانه بیرون آمده، به کنارهٔ دریا نشست 2 و گروهی بسیار بر وی جمع آمدند، بقسمی که او به کشتی سوار شده، قرار گرفت و تمامی آن گروه بر ساحل ایستادند؛ 3 و معانی بسیار به مَثَلها برای ایشان گفت، وقتی برزگری بجهت پاشیدنِ تخم بیرون شد. 4 و چون تخم میپاشید، قدری در راه افتاد و مُرغان آمده، آن را...
-
فصل 14
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 15:02
1 در آن هنگام هیرودیس تِیترارْخ چون شهرت عیسی را شنید، 2 به خادمان خود گفت، این است یحیی تعمیددهنده که از مردگان برخاسته است، و از این جهت معجزات از او صادر میگردد. 3 زیرا که هیرودیس یحیی را بخاطر هیرودیا، زن برادر خود فیلپُس گرفته، در بند نهاده و در زندان انداخته بود؛ 4 چون که یحیی بدو همیگفت، نگاه داشتن وی بر تو...
-
فصل 15
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 14:57
فصل 15 1 آنگاه کاتبان و فریسیان اُورشلیم نزد عیسی آمده، گفتند، 2 چون است که شاگردان تو از تقلید مشایخ تجاوز مینمایند، زیرا هرگاه نان میخورند دست خود را نمیشویند؟ 3 او در جواب ایشان گفت، شما نیز به تقلید خویش، از حکم خدا چرا تجاوز میکنید؟ 4 زیرا خدا حکم داده است که مادر و پدر خود را حرمت دار و هرکه پدر یا مادر را...