حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

فانوس-70

شما وقتی یک انسان را بد بدانید و له کنید و  له کردن و   مارک زدن آن شخص را جنایت کرده اید زیرا اول  آبروی آن انسان را بردید و جای تکامل آن تدافع شدید.بعد مارک زدید  بعد له کردید و ترد کردید این خیلی آسانست جنایت کردن روحی.اما در بعد آن اگر بشریت تکامل گرفت یک  آدم که خورد شده خدایی نکرده و همه شاخه هایش زده شده به این سمت رود که انسانها آن شخص اشخاص را درمان روحی کنند یعنی رشد بذر دوباره دهند.این هنرست و الا له کردن که آسانست. رضایت خدا یعنی اینکه در تحول دیگری سهیم باشیم.اما شما حس خوب را به دیگری بدهید و تفکر خوب اگر شخص که در منجلاب سیاهی هست روشن نشد و روشن نشدو کار کردید و زنجیره انسانی خود آن شخص هست که در آن لجبازی به از بین بردن ماهیت و شخصیت و وجودیت خود کوشاست. پس مثال شمعی باشید که شمع درون دیگری را روشن کند و خدا کند این پذیرش از برخورد تاثیر پذیر شما روشن در چراغدان  اطراف شود.زیرا آنکه در خود شمعی را روشن میکند فقط خود را روشن کرده و آنکه دیگری و دیگران را رشد روشنی دهد این روشنایی را در زنجیره وسیعی گذاشته است.

فانوس-69

زندگی فرصت مهربانیست آری تا زنده ایم خوبو مهربان مثل دریا باشیم. از خشم بپرهیزیم و از نور پر شویم. زیرا خشم مایه سقوط انسانها هست و  مهربانی مایه صعود در جنگ خیر و شر روشنایی و تاریکی مهربانی  هست که مثل دریا آرام میکندو مثل نور ماه زیبایی به قلب میدهد. آری مهربانی سرلوحه جهان هست اگر انسان در آن حل شود میشود روح متعالی.خداوند آنقدر مهربانست که میتواند شما را به آن مهربانی در حد پر شدنتان برساند مگر بسته بودن ظرف وجودی که همان ظرفیت روحی هست.ارزش کلام هر کتابی چه کتاب زندگی ساز و چه کتب دیگر مثال تبلور آن درون مایه آنست. پس  ارزش هر چیزی مشخص هست. قویتر یا ضعیفتر  بهتر یا عالیتر یا اینکه بعد دگر آن کدام در بعد اتفاقات آن دست و دلبازی خدا میتواند مارا به حقایق رساند. جلال خدا اول حرکت یک انسان خداشناس هست در زنجیره این جلال با دید باز هست که میتوان فهمید. زیرا دید بسته همه امورات را بسته نگاه میکند. جملات ارزش آن هم بسته به آنیست که چه گفته میشود و اولویت  چیست در زمانها بر اولویت های دیگر.اولویت بندی در بر زمانبندی نمود میکند. اینها همه را باید با زنجیره به اتصال از امورات جلو برد زیرا انسان در بر خدا جلو میرود و همین زنجیره خود جلو برنده هست دغدغه آن را خدا میدهد و جوشش آن را خدا. پس اگر یک کتاب با ارزش به شما دادند گفتند با ارزش ترین کتاب جهانست اول بخوانید و بعد نظرتان را درباره آن کتاب بگویید چشم بسته صرف گفتن دیگری میشود نظر شخصی دیگری اما اگر این نظرات زیاد شد به زنجیره زیاد حتمان بدانید کتاب خوبیست. اما باز هم بخوانید و بعد نظر درباره آن کتاب بگویید.منتها بدون حصار بندی فکر واقعن از روی حقیقت طلبی. این منظورن درباره خیلی چیزها صدق میکند. که به آن استقلال فکری و بعد شمار آن اعداد خوب گفتن شوید.

فانوس-68

ما دو  حرکت بدنی داریم.مشت و کلام.مشت وقتی زده شود خشم هست.کلام هم خشم دارد.اما کلام مشت ندارد پتک دارد خورد نمیکند بلکه میسازد.مشت خورد میکند اما کلام رشد میدهد.حرکت بدنی آسانست دست رها شده میچرخد و میزند و میندازد.اما کلام دست را نیکو میکند تا بچرخدو  بکاردو به عمل آورد. یک مزرعه را سر سبز کند.یک دشت را سر سبزی دهد.نگاه ها به آنچه کاشتید مزرعه ای که سبز هست جلا میدهد روح انسانی را. از مزرعه ای خشک رد شدن کشاورز خواب بوده.اما مزرعه سبز کشاورزی فعال را دارد .هم خود میکاردو هم نگاه بر آن و ماحصل میوه ها و سبزیجات و  آن محصولات برای انسانها مفید هست به شرط آنکه با صبر و حوصله در کاشت و برداشت بکوشد.عرضه و تقاضا سرعت و عجله آن محصول خوب را نمیدهد بلکه صبر و حوصله آن میوه خوب را به عمل می آورد.

سنگلاخ ها از دل زمین بیرون آورده میشود. زمین پر از  هم سطحی میشود و سنگ درون آن بیرون افکنده و بذر ریخته میشود و آبیاری آن.فصل درو مهم هست. اما آنچه درو میشود پشتکار آن سنگلاخی هم سطح کردن زمین و  دانستن آنچه آفت هست زدوده شدن و  رشد نمود خوب پیدا کردن.یک دندان خراب دندان کنار را هم خراب میکند.هم نشین شما انتخاب شماست.اما  اگر قدرت به عمل آوردن بذر نیکو را دارید هم نشین شما تاثیر روی شما نمیگذارد بلکه شما تاثیر روشنایی را درون او میگذارید.هر گاه این  درون شما در پر شدن آماده شد هم نشین شما از شما تاثیر میگیرد اما اگر درون بذر قوی نباشد ممکن است شما از او تاثیر بگیرید. پس مزرعه درون خود را غبار روبی کرده مغز را از تفکر کلام خدا پر کرده قلب را مصفا کردن. و آنگاه به مرحله تاثیر گذاردن پا نهاده اید در مزرعه دیگری که درون او را به آن جلا بدهید.پس ظرفیت سازی مزرعه درون  هست که باید در وقت زمانبندی انسانی که در راه خدا هست آماده شود تا در این  راه شما موفق باشید در صبر استقامت و  هر آنچه نیکو هست.

فانوس-67

در جهان و کلیت آن هیچ امری بیهوده آفریده نشده است.اگر منظومه شمسی.سیارات.کهکشان و این کره زمین و مریخ و کره  و سیارات جدید که کشف میکنند و سیاره مشتری و...همه اینها نظم آفرینش هست.نمیشود گفت سیاره ای بیخود بی جهت افریده شده. و حال زمین مگر بیخود و بی جهت هست.همانقدر که زمین با جهت آفریده شده. همانقدر سیارات با جهت و کلیت آفرینش با جهت افریده شده اند.انسان امروز بسیار در همان انگیزه کشف حیات در سیاره کره ای دیگرست. که بتواند حیات را در سیارات و موجودات دیگر کشف کند.و با امکانات امروزه بشریت این کشف هنوز  اتفاق نیفتاده. موجودات مریخی و فرازمینی. نمیدونم موجوداتی که از آنها در این زمره یاد میشود. و یا نوعی عکس هم نشر میدهند.اگر همان موجودات فرا زمینی باشند جای مخفی کردن نمیگذارد. چرایی آن آنست که چرا پنهان شود. و اما اگر این حیات در کره و سیارات کشف شود آیا همانند انسان خواهند بود.اما نتیجه هنوز حاصل نشده. و تخمین ها به اینست که سیاره های شبیه کره زمین و کرات امکان حیات از نسبت های  امکان حیات و آن در اینست که امکان زیست میتواند باشد و شرایط آنجا مشابه زمین هست.و اصل اینکه اینها همینگونه بیخود بی جهت آفریده نشده اند.اصلان نظم آفرینش خود نمیتواند بیجهت باشد و همینجوری بوجود آمده باشد.اگر شما به تپش قلب و مغز انسان فکر کنید. و باز به موجودات دیگر و این همه نمودار نظمی دقیق در آفرینش هست.

اگر مثال دایناسورها و موجودات غول آسای نابود شده و امروزه نمونه های کوچک آن را نظر بگیرید.زمین خود نمودار حیات و زیست مختلف بوده هست.و این زیست در چرخه روند به جلو کوچک کوچک شده . انسانها که قد بلند و جسته درشت داشته اند و عمر طولانی امروزه جسته انسانها هم نسبت به مثال آدم یا انسانهای قدیم کوچکتر شده قدیم خیلی کهن.اما انسان منقرض نشده بلکه روند  زندگی بشریت هست. و موجودات دیگر برتر ما را زیر ذره بین چه بودیمو چه شدیم نگذاشتند بلکه خود انسان هست که روند آن را از گذشته تا حال برسی کرده.اما وجود انسان با این هارد چندین چندین برابری ابر رایانه ای بسیار دقیق عمل میکند.انسان موجودی هست که ارتقای ذهنی میدهد خود را و این ارتقای ذهنی به جلو با پیشرفت علم و تکنولوژی همراه هست.

فانوس-66

کسی که استقلال دارد  و صاحب فکر و عقیده و استدلالو  اندیشه و تمیز دادن میشود کسی هست که از آنچه پر در معنویت میشود با نه تنها حس بلکه با پر شدن میفهمد این مرحله در ستون ایمانی  هر کسی که بتواند پایه های آن را محکم بالا ببرد نمیریزد بلکه افزان در درخت دانش درون و پر شدن در درون و اندیشیدن در مسائل میشود. کسی که هنوز پایه ایمانیش در حال قوام و بستگی در بالا رفتن هست  باید برای کسب استقلال فکری و درون پر شدن خود بکوشد کوشش معنوی با کوشش علمی فرق دارد کوشش معنوی اتصالیست کوشش علمی شامل بخش های مختلف میشود که دانش افروزی هست در معنویت هم هست. اما آنکه در علم هم خاصیت معنویتی خود را درون دهد برون آن برای حاصل آن میکوشد. پس شکل قیافه شما  مثال موهایتان را بزنید  و شکلتان را تغییر دهید مثالست یعنی انسانی تغییر میکند اما درون او نه. زیبایی میریزد اما  معنویت تنها با خارج کردن روشنایی هست که میریزد. پس پایه ایمانی قوی در رشد هست که قوام پیدا میکند چهره شما یا مغز شما آن هم عوض میشود اما اگر بتوانید راه درست را پیدا کنید و ایمانتان در راه درست شکل گیرد به یک سمت قله میروید اما با همان معیار داوری میشوید.

عکاس-حسام الدین شفیعیان